جدول جو
جدول جو

معنی ژست گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

ژست گرفتن
حالتهای مخصوص به قیافه و اندام خود دادن
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
ژست گرفتن
تظاهرٌ
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
ژست گرفتن
Pose
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ژست گرفتن
poser
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ژست گرفتن
posare
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ژست گرفتن
pozować
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به لهستانی
ژست گرفتن
позировать
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به روسی
ژست گرفتن
posieren
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به آلمانی
ژست گرفتن
позувати
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ژست گرفتن
موقف اختیار کرنا
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به اردو
ژست گرفتن
posar
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ژست گرفتن
ভঙ্গি নেওয়া
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به بنگالی
ژست گرفتن
ท่าโพส
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به تایلندی
ژست گرفتن
kuposa
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ژست گرفتن
摆姿势
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به چینی
ژست گرفتن
ポーズを取る
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ژست گرفتن
להעמיד פוזה
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به عبری
ژست گرفتن
포즈를 취하다
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به کره ای
ژست گرفتن
berpose
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ژست گرفتن
मुद्रा ग्रहण करना
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به هندی
ژست گرفتن
poseren
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به هلندی
ژست گرفتن
posar
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ژست گرفتن
poz vermek
تصویری از ژست گرفتن
تصویر ژست گرفتن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بریدن دست، منع کردن باز داشتن از کاری، مدد کردن یاری کردن، مسخره کردن استهزاء نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
((دَ گِ رِ تَ))
منع کردن، مدد کردن، پیمان بستن، مسخره کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
Hand, Handle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
prendre, manipuler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
tomar, manejar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
prendere, maneggiare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
pegar, manusear
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
拿 , 处理
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
brać, obsługiwać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
брати , керувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
nehmen, handhaben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دست گرفتن
تصویر دست گرفتن
брать , управлять
دیکشنری فارسی به روسی